رازدل مادر همه جا فاش شده
پرده پوشان محبت زچه رو بي خبرند
گفتگوي من وتو حرف زبان همه شد
بس دراين خانه چرا بسته دهان بسيار هست
شاهدان سخنان من تو حيرانند
ماجرا جوي دغل خورده چه خواب شيرين
بلبلي در سر يك شاخه چنين خواند غزل
فتنه جويان خزان در همه حال حيرانند
انكه دارد به كفش صورت يك پاك حساب
نكند هيچ زمان تب زسوال قاضي
انكه شد محرم اسرار در حرم يار بماند
وانكه اين كار ندانست درانكار بماند
خيلي جالب هست